"اریک فروم " و ضرورت تدریس زبان سمبلیک " 3"

ساخت وبلاگ

نوشته ی: ع.ق. منصور

« اریک فروم » وضرورت تدریس زبان سمبلیک (3)

روشن است که هرگونه زبان سمبلیک، خودآگاه باشد یا ناخودآگاه، حامل پیامی است که به چگونگی « واپس زدن » احساسات درونی وعواطف نهفته در« ضمیرناآگاه » انسانها بوسیله ی « ذهن آگاه » آنان اشاره دارد..این دونوع زبان سمبلیک با حمل همین پیام است که اگرچه وجه اشتراک خود را درنیمه ی اوّل روند « واپس زدن » آشکارمی سازند، با اینهمه امّا، درنیمه ی دوّم همین ماجرای واپس زدن است که زمینه ی شکل گیری شکاف، افتراق وتضاد بین دیدگاه عارف وهنرمند ( که این پیام را با زبان سمبلیک خودآگاه ابلاغ می کند ) ازیکطرف، ودیدگاه « فروید » وروانکاوی ( که بدنبال درک ودریافت همین پیام از« زبان سمبلیک ناخودآگاه دررؤیاها » ست ) ازطرف دیگر، فراهم می آید...دیدگاههای عرفانی وهنری، با چشم اندازی کاملا" مخالف ومتضاد با نگاه « فروید » وروانکاوی به ماجرای همین « واپس زدن »، همواره درمسیرپرده برانداختن ازترفندها ونیرنگهای تولید ومصرف شده بوسیله ی خودِ « ذهن آگاه » گام برداشته وبرمی دارند، واین درحالی است که چنانکه بارها گفته شده، هم « فروید » وهم سایرروانکاوان، نه تنها این ترفندها و نیرنگ ها را به گردن « ضمیرناآگاه » آویخته اند، بلکه وی را به « نفوذ » درقلمروهمین « ذهن آگاه » با اشکالی « مبدّل » نیزمتهم می سازند..عارف وهنرمند، ضمن سود بردن اززبان سمبلیک خودآگاه، وبا تلاش درراستای آشناساختن انسانها با « ضمیرناآگاه » خویش  ، برآنند تا نشان دهند که همین « ذهن آگاه » موجود وخودمحور، درمسیر« بازتولید »، ابرازودربیان آوردن تجربیات درونی وعواطف نهفته در« ضمیر ناآگاه » انسانها، هم می تواند با دست کاری وبکارگیری ترفندها ونیرنگهای گوناگون خود آنها را « واپس زده »، به « بند » کشیده وبه « اسارت » بگیرد...وهم می تواند با محوکامل خودمحوریهای دیرپا وکهنسال خویش، ازدام این توهّم که همواره زندگی را در« امتداد » خود دیده ومی بیند رها شود تا به جایگاه واقعی خود درامتداد همین جریان اصیل دائما" جاری زندگی که زمینه ی شکل گیری همین تجربیات وعواطف درونی انسانها را همواره بربسترخود فراهم ساخته ومی سازد، دست یابد..این « ذهن آگاه »، درپرتوهمین چشم انداز است که می تواند با بیرون راندن « دیو خودمحوری » ازقلمروخود، نه تنها زمینه را برای گشودن بال وپرهای بسته ی « فرشته » ی همین تجربیات درونی وعواطف نهفته در« ضمیرناآگاه » خویش  فراهم سازد، بلکه درمسیردست یابی به این درک ودریافت نیزقرارگیرد که خود « حجاب خویش » است وجزاینکه از« میان برخیزد » راه دیگری ندارد..برای ابلاغ همین پیام است که عارف وهنرمند، طیّ صدها سال قبل ازتولد روانکاوی، درروندی اجتناب ناپذیرودر جریان « بازتولید » وبه نمایش گذاشتن چگونگیِ « واپس زدن » ها ، به « بند » کشیدنها وبه « اسارت » گرفتنهای تجربیات درونی وعواطف نهفته در« ضمیرناآگاه » مُشترک وهمگانی انسانها، بوسیله ی همین « ذهن آگاه » خودمحور، چاره ای جزخلق زبان سمبلیک خودآگاه ویژه ی خویش ندارند..« فروید »، « اریک فروم » ودیگردست اندرکاران مکتب روانکاوی، با اصراروپا فشاری براینکه رؤیاها نیز« پیامی » با خود دارند، ضمن نادیده گرفتن همین نگاه عارف وهنرمند به ماجرای « واپس زدن »، ونیزنادیده گرفتن پیام نهفته درزبان سمبلیک خودآگاه بکارگرفته شده بوسیله ی آنان، تنها وتنها درمسیرتمرکزبرلزوم آشنا ساختن انسانها با پیام نهفته در« زبان سمبلیک ناخودآگاه دررؤیاها » گام برداشته ودر حالی خواستارتدریس این زبان دردبیرستانها ودانشگاهها می شوند که هیچ اشاره ای به ضرورت آشنایی با پیام نهفته درزبان سمبلیک خودآگاه بکارگرفته شده درقلمروعرفان وهنرونیزضرورت تدریس آن در همین دبیرستانه ودانشگاهها نمی کنند..« اریک فروم »، درهمین راستاست که می نویسد: « درواقع، رؤیاها واساطیرهردوازراههای ارتباطی اصلی ما با خودمان بشمارمی روند واگرزبان آنها را درک نکنیم، مطالب متنوعی را که درهنگام خواب، یعنی درساعتهایی که به تسخیردنیای خارج اشتغال نداریم، به خود می گوییم ازدست خواهیم داد. »1.. او، غافل ازآنست که زبان سمبلیک خودآگاه بکارگرفته شده درقلمرو عرفان وهنرنیزدرواقع، به همین « راههای ارتباطی اصلی ما با خودمان » اشاره دارند، وبدنبال عدم درک همین زبان سمبلیک خودآگاه بکارگرفته شده درقلمروعرفان وهنرنیز، درواقع، همان مطالب متنوعی را که درساعتهایی ازبیداری که به « دنیای خارج اشتغال نداریم، به خود می گوییم » ازدست می دهیم...ازاین دیدگاه ، می توان دریافت که عارف وهنرمند نیزبا خلق زبان سمبلیک خودآگاه ویژه ی خویش، نه درخواب، بلکه درهمین زمان بیداری است که دست بکارمی شوند تا بگونه ای به مراتب منظم تر، غنی تر، وروشن تراز « زبان سمبلیک ناخودآگاه دررؤیاها » ی درهم، پریشان، وازهم گُسسته ی شکل گرفته در خواب، همین « راههای ارتباطی اصلی ما با خودمان » را اشاره کرده و پیش رویمان بگذارند...

       جمال یارندارد نقاب وپرده ولی         غُبارره بنشان تا نظرتوانی کرد                                                                                                    « حافظ »            

-----------------------------------------1 – زبان ازیادرفته – اریک فروم – دکترابراهیم امانت – انتشارات فیروزه – ص 16

نگاه امروز ...
ما را در سایت نگاه امروز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mebrahimmehdizadeha بازدید : 179 تاريخ : سه شنبه 16 شهريور 1395 ساعت: 5:06