چه دانم ها و ندانم ها یا روح زمانه

ساخت وبلاگ

چه دانم ها وندانم های بسیار

یا روح زمانه

دوستان اهل ادبیات داستانی وشعراین روزها به شدت نگران هستند . نگران کجروی ها و راست روی ها وانحرافات تولیدات شعروادبیات داستانی هستند و مفاهیمی ازقبیل مضمون گریزی ومعنا باختگی ، ادبیات اخته وبی خاصیت . آنان درگیرو حساس به واژگانی ، که گاها سست وبی پشتوانه ی مادی ومعنوی وفاقد زمینه تاریخی– اجتماعی آن ، ازقبیل "هجوتاریخ "و"فاشیست ادبی"وترکیباتی ازاین دست وصد البته جوایزادبی . "روح زمانه" برکلیه آثاروتولیدات مادی ومعنوی وفرضیه های هنری ونظریه علمی وفنی ومهندسی گرفته تا دستاورد های پزشکی واقتصادی وکنشهای اجتماعی مهرخود رامیزند وآنچه برای جوامع انسانی لازم ومفید به فایده است ،حفظ وگسترش وانتقال میدهد . بازار، متاع خود را عرضه میکند وهرکسی دراین بازارمتاع خود رامیجوید . متاع فاخرممکن است اندک باشد یا ناشناس . بگذارهمه سخن بگویند و بنویسند و ترجمه کنند . "جوجو مویز" مشتری خود را دارد . "خشم هیاهو" و"بوف کور" نیزهم چنین . نگران چه هستید ؟ که نمی خوانند ؟ نمی خرند ؟ دوستان به تولیدات سینمائی خودمان ودیگران نگاه کنید . ارزش گذاری های متفاوتی اکران میشود . آنچه میماند چیست ؟" قیصر"،"ناخدا خورشید " ،"گاو" ، "شب قوزی " ، " جدائی نادرازسمین" ،"هامون "... باید نگران حاشیه سازی بود . باید نگران افتادن دراین دام بود . باید نگران کم کاری ها بود نه نگران تولیداتی و ترجمه هائی که ، درهرحال ، درکشورمبداء نیزخریداردارد . نگران کم کاری وکم خوانی وکم نویسی خودت باش . نگران مشغول شدن به حاشیه روی به جای نوشتن وخواندن ومشق نکردن خودت باش. توکارت خودت بکن . خطراین جاست که به قول "ساعدی" کابوس هایت ننوشته باشی . جایزه وانجمن های ادبی وصنفی هم لازم است وهم مفید وسودمند . اما توی شاعر ونویسنده ومترجم به کارخودت بچسب . بخوان وبنویس وزندگی کن تا سرجمع درجایزه ی عمربرنده شوی . بگذارآنان نیز کارخود کنند . دعوای نیمایان با دکترخانلری ها به کجا کشید ؟ نووکهنه چی شد ؟ تازه آن زمان آن دعواها به علت آفرینش وشوروشوق شیدائی ها باعث رشد وترقی هم شد وضمنا دعواها ژورنالیستی نبود . کسی ازخواندن ونوشتن بازنماند . مشکل نویسنده وشاعرما امروزباید این باشد که آیا می توانی نیم ساعت درمورد نثرناصرخسروحرف بزنی ؟ چرا درسفرنامه ناصرخسرو، علاوه برحذف به قرینه ی معنا ، حذف فعل داریم ؟ سعدی چطور؟ نیما یا هدایت . ساعدی یا گلشیری . فرق بین شاملو با فروغ واخوان درچیست ؟ تفاوت"جهان داستانی"ابراهیم گلستان با احمد محمود درچیست؟ آیا بیهقی وعطاررا خواننده ای ؟ چرا عطاربرخلاف ابن سینا ضد ارسطواست. آیا نشسته ای بین آموزه های هنری سهروردی وعین القضات همدانی وابن سینا وفارابی با غربیان متاخر، ازقبیل میشل فوکوودریدا،چه شباهت های غریبی وجود دارد ؟ یا فرمالیست های روس با سبک هندی خودمان ؟ با ریشه ها پیوند داری یا نداری . آیا ما ازتمام ظرفیت های زبان پارسی (جغرافیای گسترده ی آن ) استفاده کرده ایم ؟ آیا ما تجربه ی استفاده ازمتون کهن وکلاسیک مان، درمتن های معاصرمان سود برده ایم ؟ کاری که غربیان ازقبیل جویس وسارتروبکت کرده اند ؟ جهان سعدی وفردوسی چطور؟ ازمتن های عرفانی عطاروبایزید بسطامی وحلاج، منهای مضامین وبارمعنائی آن ، بلکه چینش واژگان و روانی متن ولذت بازیهای زبانی آن استفاده کرده ایم؟. ازادبیات معاصرایران وجهان چه نمی دانی وچه می دانی . با ادبیات روس مشکلت حل کرده ای ؟ بدون ذوق زده گی ومرعوب شدن ، خیلی ازداشته های ما توسط غربیان شناسائی ومعرفی شده است .ادبیات مشروطه با ادبیات کدام کشورهمسایه هم خوانی دارد ؟ ازادبیات ژاپن ، ترکیه ،هند ، مصر، عراق ، سوریه ، ایتالیا ...چه می دانی ...وهزارهزار ندانم ها وچه دانم های بسیاربه قول مولانا بلخی .

نگاه امروز ...
ما را در سایت نگاه امروز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mebrahimmehdizadeha بازدید : 205 تاريخ : پنجشنبه 5 بهمن 1396 ساعت: 20:44