نگاه امروز

متن مرتبط با «تفکر» در سایت نگاه امروز نوشته شده است

در ترازوی یک نظر : کدام تفکر - کدام جایگاه

  • کدام تفکر – کدام جایگاه اطلاق متفکرادبی برای استاد براهنی اندکی با احتیاط باید گفته شود . بهتراست به ایشان گفته شود منتقد – شاعر وداستان نویس که بیشتر برازنده ایشان است . اساسا براهنی ازدوطرف ( اهالی فرهنگ وهنر) مورد ستم واقع شده ومیشود . یکی منتقدان بی رحم وبی انصاف و دیگری هواداران متعصب و شخصیتِ محورِبت ساز.دردو دهه ، چهل وپنجاه ، براهنی با جریان سازی وایجاد موج ونقد جدی وحرفه ای تا اندازه ای به تحرک فضای ادبی - هنری ایران کمک شایانی نمود . اما هیچگاه تئوری ونظریه های ادبی به صورت یک کاراکادمیک چه تالیف وترجمه به عنوان دیسکورس (discourse( یا روش تحلیل گفتمان را درآن دهه نگشود بلکه بیشترنقد احساسی – هیجانی هرچند با رگه هائی از نقد ونظریه های ادبی درآن مشاهده میشود . شاید خودش بهترازدیگران ،آن نقد ها را، نقد کرده است . البته کسی منکرکلاس های اودرسه دهه ی شصت به بعد نمیشود که براهنی این دهه با براهنی دهه چهل و پنجاه زمین تا آسمان فرق دارد . شاید بهترآن بود که انرژی اودردهه ی چهل و پنجاه، صرف معرفی وتدریس آثارفلیپ سوآلو، رامان سلدان ، میشل تاردیو،نقد لوکاج ، فولویامورگانا وترجمه رومن یاکوبسن ، باروت ، دریدا،لاکان وفوکوکه میشناخت ، میشد، تا آن همه سال افکارسارتروکارکرد صرف اجتماعی بردوش ادبیات مدرن ونوین ونوپای ایران سوارنمیشد وکاربه ساده سازی دوآلسیم خیروشری صرف تقلیل نمی یافت . مصادره علی باباچاهی وسید علی صالحی هم برای اثبات درستی اندیشه های براهنی هم به شوخی میماند تا گفتمانی تحلیلی ومنطقی . شاید اگرنظریه های ادبی مستقل ایشان همراه با گفتمان تفکرانتقادی به نظریه های ادبی ازمکتب فرانکفورت تا فرمالیست های روس وامریکا تا نقد گئورک لوکاچ وبلوک شرق ونئومارکسیستهاونقد نوونقد , ...ادامه مطلب

  • تفکری فراتر از مرزها

  • تفکری فراترازمرزها ادبیات وهنربه مثابه ی کالای فرهنگی ،فراملی وفرامرزی است.مهم نیست که این ادبیات درکدام نقطه ازکره خاکی آفرینش شده است بلکه آنچه مهم است بازتاب" جهانِ ِانسانی" درآن واشترکات آن ، با روح زمان معاصر ودرک برهه ی تاریخی آن است .آیا ادبیات انعکاس و بازتاب بیقراری ها ، حرمانها ، ناامیدی ها ، آمال ها وآرزوها واسطوره های بشری را پوشش میدهد یا خیر؟ اگر جواب مثبت است که ظاهرا این گونه است چرا تفکیک؟ آیا لذتی که ما ازخوانش گلستان سعدی میبریم اگر ترجمه شود،آیا درآمریکای لاتین نیزازآن لذت خواهند برد ؟ دیگر برهمه ثابت شده که ترجمه اشعار خیام نیشابوری درکشورهای انگلیسی زبان آنچنان ریشه دوانده که تا حد ضرب المثل روزمره ارتقاء یافته است . رد پای حافظ ومولانا دراشعارگوته ی آلمانی به شدت مشهود است . ما ازادبیات ترکیه ، مصر، کشورهای اسپانیائی زبان ، فرانسه،روسیه ،انگلیس ،امریکا ،اروپای متحد،هند ... بسیارآموخته ایم . وقتی رمان "صد سال تنهائی " مارکز برای مخاطب ایرانی،هندی،افغانی،مصری،فرانسوی ...لذت بخش است چرا "همسایه ها" ی احمد محمود برای دوستان افغانی ، کویتی،کوبائی، برزیلی ...لذت بخش نباشد ؟ آن ادبیاتی داستانی که درایران نظر خواننده ی متعارف ،فرهیخته ، حرفه ای را جذب کرده ،قطعا نظرمخاطب افریقائی و آسیائی و اروپائی را جلب خواهد کرد .تمام نویسندگان صاحب نام وعنوان دربادی امردرکشور خود شناخته بعد دراثر ترجمه به دیگران معرفی شده اند .نمونه عالی آن نجیب محفوظ مصری است. وقتی "جنگ وصلح " به من ِایرانی لذت میدهد چرا "بوف کور"هدایت یا"شازده احتجاب"گلشیری یا "شوهرآهوخانم" افغانی به یک تبعه روس لذت ندهد ؟ فضای "یک گل سرخ "امبرتواکو همانقدر برای من غریب است که فضای "بوف کور" برای یک ایت, ...ادامه مطلب

  • ترجمه و تفکر

  • تفکر و ترجمه : یا متن دیگر تفکروترجمه : یا متن دیگر  آیا ترجمه همان تفکراست ؟ یا تفکرهمان ترجمه است ؟ آیا ترجمه ی متن ، محصول فرآیند  فهم  مترجم از متن است و دانش او ، یا در حقیقت متن دیگر است  ؟ منظور دریدا چیست ؟  آیا یک مترجم را می توان به صرف ترجمه متفکر نامید ؟ آیا مترجم  فقط انتقال دهنده تفکر گروهی یا فردی  است که در آن زبان اندیشیده و مترجم با درک هستی متن ، آن رابه زبان دیگر برگردانیده است ؟ آیا مترجم می تواند و حق دارد به عنوان متفکر از متن ترجمه ی خود دفاع کند و یا باید به عنوان یک امانت دار ، بی طرف باقی بماند ؟ این موضوع ، متاسفانه در ایران کمتر مورد مناقشه است. در صورتی که در غرب همین موضوع خود سوژه جالبی برای مبا حث نظری در حوزه ی نقد و تفکر است . مترجمین محترم اکثرا اهل مفهوم سازی و اندیشه ی مستقل و صاحب نظر در حوزه ی نقد و تفکرعلمی نیستند بلکه گاه گاهی به این حوزه ها ورود می کنند . حال آنکه صرفا گرد آوری کننده هستند . اگر مترجم محترمی همچون استاد دریا بندری وارد حوزه نقد ادبیات داستانی می شود با آن اندوخته غنی زبانی و شناخت  تاریخی - فلسفی غرب ، و به دلیل شناخت کافی از جهان داستان ، نقد های بیاد ماندنی می نویسد . مقدمه معروف ایشان بر کتاب " راگتایم " دکتروف با زبان ومنطق معماری و مهندسی شده ای ، مبحث مدرنیته و پسا مدرن را تا متن مرجع بالا می برد . و یا اگر داریوش شایگان وارد حوزه تفکر و نقد می شود عمری را بر سر تفکر و ترجمه ی هد فمند  صرف کرده و بر اساس نیاز به ترجمه پرداخته است و اطلاق گرد آورنده بر ایشان بی انصافی است . اما صرف ترجمه چند کتاب درسنامه و مفاهیم تئوری پایه نظریه های ادبی ،نمی توان وارد حوزه نقد و, ...ادامه مطلب

  • کدام تفکر - کدام جایگاه

  • کدام تفکر - کدام جایگاه : اطلاق متفکرادبی برای استاد براهنی اندکی با احتیاط باید گفته شود . بهتراست به ایشان گفته شود منتقد – شاعر وداستان نویس که بیشتر برازنده ایشان است . اساسا براهنی ازدوطرف ( اهال, ...ادامه مطلب

  • ترجمه یا تعطیل تفکر ؟

  •  ترجمه یا تعطیل تفکر؟ درترجمه امکان ندارد که روح وجان مایه اثربه زبان دیگری انتقال یابد .انتقال روح اثر،اگرمترجم هرچند کاربلد وباتسلط کامل سراغ متن رود،بازبه علت زیست مترجم درفرهنگ دیگری ، امکان دریافت تمام زوایا وجان وجهان متن غیرممکن به نظرمیرسد.انتظارما ازترجمه،انتظاری حداقلی است . دوستانی که متو, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها