نگاه دیگر

ساخت وبلاگ

نگاهی دیگر به : هملت وعقده ی ادیپ 

 محدود کردن نقد نمایشنامه ی"هملت" به نقد روانشناختی زیگموند فروید وژاک لاکان ، یکی ازظالم هائی ست که درمورد این شاهکار"شکسپیر" روا میدارند . ازهمه مهمتراین است که این نقد، ازجانب دوپزشکی صورت میگیرد که با "جهان داستان" وادبیات "نمایشی" اگرنگوهیم بی اطلاع، بلکه غیرمرتبط هستند . تقلیل این شاهکاربه ضمیرناخودآگاه وارجاع آن به امربیرونی وخارج از"متن"که براساس فرضیه "عقده ادیپ” استواراست،دیگردرنقد مدرن وپسامدرن جایگاهی ندارد . این نقد وتحلیل غیرحرفه ای ، درحقیقت ، ناشی ازکاهش ارزش هنری این اثرسترک تلقی واصرار و تکرارآن ، باعث پذیرش فرضیه ی نادرست ، حداقل درمورد این اثرمیشود . نقدآثارهنری جزء با ابزارهنری وتوسط متنقد حرفه ای ومسلط به فلسفه ی متقدم ومتاخر، امکان ندارد راه به جائی ببرد وازطرفی ارجاع یک امرهنری وآینده ملت دانمارک به امرروحی – روانی کودک – نوجوان شایسته این شاهکارنیست . پیش ازاینکه نمایشنامهِ"هملت" نیازبه کشف ضمیرناخودآگاه "عقده ی ادیپ" باشد این فرضیه ی استاد زیگموند فروید است که دنبال اثبات فرضیه ی خود ، نیازمند یک "هملت" است . آن چه باعث برداشت غلط استاد شده مبهم گوئی ها وکلمات نامتعارف وگاه چند پهلوونیش داراوست که درمورد مادروعمویش کلادیوس میزند که ناشی از ازدواج غیرعرفی درجامعه آن روزدانمارک اتفاق افتاده است وگاه معنای زننده وشهوانی دارد. بازی با کلمات"هملت"برعکس آگاهانه است ودلیلی برصحت وسلامت روح وروان اودارد . این گونه هنجارشکنانه سخن گفتن "هملت " درحقیقت ،اعتراض اوبه تسلط کلادیوس برکشورکه او ولیعهدش است وقتل پدروازدواج مادروارجاع آن به افکارعمومی تعمیم میدهد تا این اعتراض جنبه ی عمومی شود . منتقدان امثال فروید ولاکان درنقد روانشاختی"هملت" ،پیش فرض خود رابراساس ایهام گوئی ودیالوگهای هزیانی و ویرانگراوبنا نهاده اند. درصورتی که رفتاروگفتارهنجارشکنانه ی او، نمایش درنمایش است و بازی دربازی رندانه ی"هملت" بایدجستجوکرد نه ضمیرناخودآگاه واژگان پریش وچند پهلو.اودیوانه نشده است .اتفاقن ازسرخودآگاهی است . زیرا او دانش آموخته فلسفه است ومعنا واژگان را خوب می فهمد. این شگرد اوست تا او را بیمار، پریشان گوودیوانه تصورکنند وفرصت گفتارداشته باشد . به عبارت دیگراین پریشان گوئی وچند معنائی ونامفهوم (jargon) حرف زدن هملت ، تضمین وپوششی برای عدم شهامت برای قتل اوست که اوآن رابرای حفظ خود لازم می پندارد. درحقیقت نابودی وقتل او، با اتخاذ این شیوه برای کلادیوس پرهزینه ترمیشود چون"هملت" نزد افکارعمومی ودربارفردی محبوب است وقتل اوبا این وضعیت همدردی عمومی را جلب میکند. ومضافن حاشیه امنی برای اوفراهم میکند. ازطرفی این گفتاردرست ونا درست به نوعی عدم رضایت اوازوضع موجود وازدواج غیرمعمول وزودهنگام عمو با مادرش را نزد مردم دانمارک نشان میدهد. "هملت " خودآگاهانه به "هوراشیو"میگوید ازاین پس با کلمات "شبه آلود" و"مبهم" و"ویرانگر"سخن خواهم گفت . استنباط ضمیرناخود آگاه با این اعتراف دیگرکاملان منتفی است . اما تردید "هملت " که به گمان راقم این یاداشت، اصلی ترین دال بزرگ این نمایشنامه ومهمترین گشایش "متن" شکسپیر دراین نمایشنامه سترک و جهانی ،میتواند باشد ،همان تردید وتشکیک بزرگ "هملت" است که با این فاجعه چگونه برخورد کند ؟ . اوچندین بارفرصت طلائی یرای قتل کلادیوس را داشت. اما"هملت"درقلمروتردید ازنظرگاه نقد جامعه شناسی وپدیدارشناسی بیشترقابل بررسی است تا نقد روانشناختی وضمیرناخودآگاه وعقده ادیپ (Oedipus (. درپایان نظریه یکی ازاهالی فلسفه آورده میشود تا بحث اندکی بازو راه نقد گشوده شود . عقده ادیپ دراین "متن"، احتمالی به شدت ضعیف ، بیشترمبتنی برحدس وگمان والقائی برای اثباتی رواشناختی فرضیه ادیپ است اما ضررآن این است که شاهکاری هنری – جهانی را تا سطح فرضیه ای قابل تردید وتشکیک تنزل میدهد . ازنگاه اسلاوی ژیژک،تردید وهزیان گوئی"هملت" ناشی از"پوچی" زندگی و"هیچی" انتقام است . اوخود را وارث سلطنتی شوم وپوچ وپردسیسه میداند . آیا او پس ازاتنقام به آرامش خواهد رسید ؟ آیا پس ازقتل عمویش کلادیوس ، اوازاین کابوس رهائی خواهد یافت ؟ قتل درمقابل قتل ؟ خون درمقابل خون ؟ پس تفاوت اوبا کلادیوس درچیست ؟ "هملت" ادله کافی برای قتل عمودارد . با مادرچکارکند ؟ بعد ازمجازات عموومادرمی تواند برتخت پادشاهی خون وقتل وخیانت تکیه دهد ؟ تردید اوبه اندازه ی کافی تردید زا وقابل تامل است . نیست ؟ روح پدرحجت را براو تمام کرده . نکرده ؟ اجرای مراسم نمایشنامه قتل پدردرحضورکلادیوس و مادرو درباریان ، بیشتر خرید زمان و وقت کشی است تا بهانه ای برای رسیدن به یقین . این است دال بزرگ او . برخلاف فرضیه فروید او کشتن عمورا کاری خرد می داند نه بزرگ . عصیان بزرگ اونمیتواند جزء خیانت عموومادرش چیزدیگری باشد. تردیدش نیزناشی از"پوچی" زندگی و "هیچی" انتقام باید گذاشت . خود کشی افیلیا نامزد "هملت" ناشی ازقتل اشتباهی پدرش توسط "هملت" ودوئل ناخواسته وتحمیلی با لیرتیس برادرافلیلیا راهی برای اندیشه ی زندگی وامید میگذارد ؟ تبانی تقدیر وتوطئه ی شوم تراژدیک ، تنها سهم وحق این شاهزاده جنتلمن وفلسفه خوانده نبود. بود ؟ به همین دلیل این بد اقبالی،خارج ازاراده ی اوبود . مضافن ولیعهد تاج وتختی شود پردسیسه ، آلوده به شهوت ،جام ومقام،با درباری آماده ی انفجاردر انتظار"هملت"است تا او، دراین تارعنکبوت پیچیده گی های خونبار،سرانجام با ویرانگری خود ، به "پوچی" زندگی و"هیچی" انتقام برسد .

نگاه امروز ...
ما را در سایت نگاه امروز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mebrahimmehdizadeha بازدید : 129 تاريخ : شنبه 21 خرداد 1401 ساعت: 14:12