نقدی بر کتاب : شاید مرا دیده باشید با...

ساخت وبلاگ

  نقدی   بر   کتاب   :   شاید   مرا   دیده     باشید   با ..

نوشته :عباس باباعلی : نشرنودا

این متن درفرهنگسرای ملل باغ قیطریه درحضورنویسنده وجمعی از دوستان قرائت شد

پیش درآمد :

من جزء محدود دوستان باباعلی هستم که تقریبا اکثر کارهای او را خوانده و تا حدودی با جهان داستانی ایشان آشنایی دارم . حرف آخر این است : ایشان در اکثر آثارخود، خودش است . کپی کاری  نکرده و از روی دست کسی هم ننوشته است . جهانی دارد ویژه و مخصوص خودش . برای همین هم کارهای این مجموعه و آثار منتشر نشده ، نه از نظر فرم و تکنیک و نه از نظر محتوی و تخلیل ، ازآثار مکتوب شده خارجی و ایرانی اخذ و اقتباس نشده است. پس ، به شدت خودش است. به عبارت دیگراگر کاری از ایشان در مجموعه‌ای بدون نام دیده شود ، قطعاانگشت اشاره بسوی او می‌رود. برشی از دنیای هرچند کوچک به اقتضای یک داستان کوتاه می‌گستراند، فضا می‌سازد و با شخصیت‌ها (2 الی 3 نفره) می‌پروراند و بعد جمع می‌کند و تخیل را در ذهن مخاطب رها می‌‌کند. در تمام این جمع  و گشایش‌ها، فراز و فرود، گره افکنی، تعلیق ، تعادل و عدم تعادل با زبانی شسته و رفته و با وسواس می‌پراکند (ستینگ) و راوی‌اش ، خواننده را با خود به دنیای او راه می‌برد تا تخیل متن او را به سوی اندیشه هدایت کند. هر داستان او در دو سطح و لایه به موازات هم پیش می‌روند. هرلایه‌ای مخاطبی را با خود همراه می‌کند که با حفظ احترام به شعور مخاطب در پیوند دو سطح درمعنای متن مشارکت می‌نماید. داستان‌های او قصه دارد. معناگریزی دراین مجموعه غایب است.اما ازسلطه‌ی معنا و تحمیل دوآلیسم نیزپرهیزمی‌شود.

با پری درمنفی 2:

نام داستان درحقیقت کنایه واستعاره‌ای ازشرایط غیرطبیعی و بحرانی انسانی دارد.داستان ترکیبی از دو مفهوم متضاد است. برای ایجاد تجانس بین دو عنصر نامتجانس، نیازمند واسطه‌ای هستیم.این واسطه چیست ؟ عشق؟ تنهایی ؟ یا سرکوب ؟ در زندان ، طبقه همکف و اول شرایط بهتری دارد تا طبقه زیرزمین . زیرزمین تداعی کننده کمبود هوا و اکسیژن، نوروایزوله‌گی نیزهست.ایزوله‌گی آن هم از نوع انفرادی، دنیای قهرمان ما با جهان خارج یک اسانسور حمل پرونده است.خود پرونده‌ها هم نیز کنایت از کهنه‌گی، مانده‌گی و گذشت زمان و رکود، عدم بازگشاهی دارد. پرونده‌هائی که صاحبان آن گروهی مرده و گروهی در انتظار مرگ‌اند.کلمه منفی دو، بار تمامی درد جهان آکنده از سکوت طولانی را تداعی می‌کند. خاموشی و فراموشی و سرکوب، دریک کلمه القاگرند و نفس‌گیر و ضد شرایط طبیعی. طبیعی است که مرد محکوم به زیست در این مکان با حداقل 8 ساعت کاری، در این جهان ایزوله و پاسیو با خیال و خیال‌بافی تحمل لحظه‌ها را آسان کند. باز طبیعی است که این فرد امکان ارتباط گیری ضعیفی با دیگران از خود نشان دهد. راوی بدون توسل به اغراق‌گوئی، فضا را با خونسردی توصیف و می‌سازد. اساسا ایزوله‌گی و تنهائی انسان موصوف، ناشی از چیست؟ چرا این آدم در منفی دوگرفتار پرونده‌های راکدآدم‌هائی ناآشنااست که پرونده دارند؟این آدم وصاحبان پرونده‌ها دراین زیرزمین خیس و نمورچه کسانی هستند و این آدم چگونه و تحت چه شرایطی در چنبره‌ی این ایزوله‌گی گرفتار شده است؟ گذشته‌ی او چگونه است؟ این را متن نمی‌گوید. آیااین عیب و نقص متن است ؟ آیانویسنده وراوی نمی‌توانست چیزی از گذشته‌ی این آدم اطلاع‌رسانی و گزارش کند ؟ جواب به این سوال اساسی چه می‌تواند باشد؟ به گمانم نقطه‌ی قوت متن، همین مسکوت گذاری پیشینه و گذشته‌ی این آدم است که زمینه برای تخیل و حدس و گمان خواننده را باز می‌گذارد. یعنی ما با متن باز طرف هستیم . این یعنی مشارکت خواننده درتخیل متن . اگر نویسنده گذشته و پیشینه‌ی برای این آدم و صاحبان پرونده درست می‌کرد که مثلن چرا و چگونه این آدم به این جا رسیده ، دیگرجائی برای حدس و گمان خواننده باقی نمی‌گذاشت و متن از حالت مدرن خارج می‌شد . متن مدرن و معاصرخواننده و مخاطب را به مشارکت در پایان باز دعوت می‌کند . همین مسکوت‌گذاری پیشینه‌ی این آدم ، ما را درگیر سوالات بی‌شمار ، روح پرسش‌گری ، درگیرمتنی مدرن ، معاصر وپیش‌رو می‌کند و از واقع‌گرائی صرف  دور و غیرمعاصر را به چالش می‌کشد. 

تنهایی ، منفی دو، آسانسور، پرونده‌های راکد و تخیل ، 5 عنصری هستند که دنیای ایزوله‌ی محسن غریب‌ خانی را پوشش می‌دهند . همه چیز در خدمت سرکوب است. به تعمیر زیگموند فروید، سرکوبی که با اولین بو واتراغواکننده و تق تق پاشنه‌های کفش... نوید شروع باله‌ی قو است . حسی مطبوع،اثیری و نفس‌گیر که تن و قلب هر مرد تنهایی در منفی دو و محروم از طبیعت آدمی را به لرزه درمی‌آورد . حسی شیرین که حق طبیعی هر انسانی اجتماعی در شرایط جهان معاصر و بویژه‌ی جامعه پیرامونی است. این طور نیست ؟ اما ابلوموف ایرانی ما، رها شده در پرونده‌های راکد ، با روح سرکوب شده  و اخته‌گی و ایزوله‌گی ، دیگر توان ارتباط گیری با پری و پری‌‌ها را ندارد. این طور نیست؟ شما چه فکر می‌کنید؟

نگاه امروز ...
ما را در سایت نگاه امروز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mebrahimmehdizadeha بازدید : 217 تاريخ : سه شنبه 11 دی 1397 ساعت: 1:56